مواد خوراکی مورد استفاده در گاو های شیری شامل علوفه ، مواد خشبی و مواد متراکم هستند. قسمت اعظم مواد متراکم را غلات ، مکمل های پروتئینی و یا خوراک فرعی تشکیل می دهند که دارای الیاف کم و انرژی قابل هضم بیشتری می باشند.

 امروزه برنامه های تغذیه ای و مدیریتی طوری طراحی می¬شوند که بیشترین بازدهی و تولید را در نشخوارکنندگان به همراه داشته باشد . به منظور افزایش تولید شیر اغلب نیاز به استفاده از مواد متراکم با کربوهیدارت¬های سریع تخمیر با انرژی بالا هستیم (جاسایتیس و همکاران؛ 1987). از سوی دیگر تغذیه زیاد مواد متراکم به گاوهای شیرده باعث کاهش pH شکمبه خواهد شد. گاوها می توانند pH شکمبه را از طریق کاهش مصرف خوراک ، تغییر در الگوهای خوراکی ، افزایش نشخوار و افزایش جذب اسید از دیواره شکمبه در دامنه محدودی حفظ کنند ، اما با ادامه تغذیه مواد با انرژی قابل هضم بالا، دچار اسیدوز خواهند شد. اسیدوز تحت حاد شکمبه¬ای(SARA) باعث عدم ثبات pH شکمبه ، اختلالات متابولیکی و کاهش عملکرد تولید در گاوهای شیرده پرتولید می¬شود (تاجیک و نظیفی، 2011). استفاده از جیره حاوی نشاسته بالا برای افزایش تولید شیر، می¬تواند منجر به اسیدوز حاد شکمبه¬ای شود، که همراه با افزایش تخمیر نشاسته در روده بزرگ است. در pH پایین شکمبه، غلظت یون هیدروژن در مایع شکمبه افزایش می¬یابدکه در این شرایط یون هیدروژن به درون میکروب¬ها رخنه می¬نماید. در یک چنین شرایطی میکروبها باید به خاطر حفظ pH طبیعی درون سلولهایشان ، انرژی بیشتری مصرف نمایند تا بتوانند یون¬های هیدروژن وارد شده به درون سلول را مصرف کنند ( کنن و همکاران، 2002). این فرآیند موجب این می شود که انرژی کمتری برای رشد ، در اختیار میکروب¬ها باشد . در این صورت میکروبهایی که الیاف را تخمیر می کنند ، بیشتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. لذا مصرف خوراک کم می شود ، قابلیت هضم الیاف کاهش می یابد و تولید پروتئین میکروبی به خاطر اسیدوز شکمبه کمتر می شود. افزایش فعالیت میکروبی در گاوهایی که از جیره با نشاسته بالا استفاده می¬کنند، باعث افزایش تولید اسیدهای چرب فرار (VFA)، کاهش pH و افزایش لیپوپلی ساکارید (LPS) در مایع شکمبه و محتوای روده بزرگ می¬شود (لی و همکاران، 2012). اسیدوز تحت حاد شکمبه¬ای به سلول¬های اپیتلیوم شکمبه و اپیتلیوم روده بزرگ آسیب می¬رساند و افزایش جذب لیپوپلی ساکارید و سایر ترکیبات سمی حاصل از هضم، منجر به التهاب سیستمیک می¬شود (گاژ، کراوس و پلایزر، 2006؛ پلایزر، کراوس، گاژو و مک برید، 2008؛ استیل و همکاران، 2011 و تائو و همکاران، 2014). خوافی پور، کراوس و پلایزر (2009) نشان دادند که روده بزرگ می¬تواند محل اصلی انتقال لیپوپلی ساکارید در گاوهایی که از جیره با نشاسته بالا استفاده می¬کنند، باشد. جیره¬های حاوی نشاسته بالا، تخمیر نشاسته در روده بزرگ را افزایش می¬دهند، به همین دلیل استفاده از بافر یا مواد قلیایی کننده می¬تواند برای تخمیر مفید باشد. بافرهای شیمیایی اضافه شده به جیره گاوهای شیرده به طور وسیعی به منظور بهبود اثرات مضر اسیدزایی جیره های با مواد متراکم بالا استفاده می‌شوند (کوپک وهمکاران، 1986). بافرها نمک اسیدهای ضعیف هستند که در شرایط محلول بودن غلظت یون هیدروژن را در محیط کنترل می‌کنند (بورنر و همکاران، 1987). بافری مهم است که pk بافری آن در محدوده pH شکمبه باشد. به عنوان مثال بی¬کربنات سدیم دارای 25/6pka= است که به pH شکمبه نزدیک است (کونات و همکاران، 1979 ؛ سو و همکاران، 1994). بافر ایده آل بافری است که بتواند به یون های هیدروژن شکمبه متصل شود (هانتینگتون و همکاران، 1977). در این شرایطی که چربی شیر کم باشد، بافرهای بی‌کربنات سدیم و اکسید منیزیم برای بالابردن چربی شیر استفاده می‌شوند (توماس و همکاران، ۱۹۸۴). بطور معمول بین pH شکمبه و اسیدهای چرب فرار مدفوع همبستگی منفی شدید، بدلیل بافری شدن و ظرفیت خنثی¬سازی بیشتر اسید شکمبه در مقایسه با روده بزرگ، وجود دارد (دیجکسترا و همکاران، 2012). تغذیه با بی¬کربنات سدیم در جیره گاوها، باعث افزایش کل اسیدهای چرب فرار با افزایش یا کاهش pH شکمبه می¬شود (ماردن و همکاران، 2008 و راجرز و همکاران، 1985). افزودن بی¬کربنات سدیم به جیره‌هایی که حاوی غلات بالایی هستند، ممکن است به استفاده پروتئین در گاوهای شیرده کمک کند(ترنکل، 1979). نتایج آزمایشات منتشر شده تاکنون نشان داده که بی¬کربنات سدیم، اکسید منیزیم، بی-کربنات پتاسیم و سایر عوامل بافری در جیره¬های کم علوفه، با افزایش pH شکمبه، نسبت مولی استات به پروپیونات و درصد چربی شیر می شوند (کروی واگن و همکاران، 2015). در 17 مطالعه اضافه کردن بی¬کربنات سدیم به جیره¬ای که تنها سیلوی ذرت منبع علوفه¬ای بود، مصرف خوراک 5 کیلوگرم در روز و شیرتصحیح شده برای چربی 4 درصد به میزان 1.1 کیلوگرم در روز افزایش یافت. استفاده از بی¬کربنات سدیم در گاوهای اوایل شیردهی، باعث افزایش ماده خشک مصرفی (اردمن و همکاران، 2011 ؛ راجرز و همکاران، 1985)، درصد چربی شیر (اردمن و همکاران، 1982) و عملکرد چربی شیر (کیلمر و همکاران، 1980؛ بوگوین و همکاران، 2018) در می¬شود. تحقیقات در مورد استفاده از سسکویی سدیم بی¬کربنات به عنوان بافر در جیره محدود است، اما نتایج کارهای انجام شده تاکنون نشان می¬دهد که سسکویی سدیم بی-کربنات و بی¬کربنات سدیم تاثیرات مثبتی در شکبه دارند (آگیولار و جردن، 1985 ؛ پوس-فلوید و کویل1986 و سالورزانو و همکاران، 1989). افزودن بافرهایی مانند بی¬کربنات سدیم، بی¬کربنات پتاسیم، سسکویی سدیم کربنات،کربنات پتاسیم و کربنات سدیم به جیره با غلظت زیاد در اوایل شیردهی تاثیر مثبت بر تولید شیر دارند (گائو و اوبا، 2014). ادواردز و پول (1983) گزارش کردند که بی¬کربنات سدیم به جیره حاوی 50 درصد علوفه و 50 درصد کنسانتره، درصد چربی شیر را افزایش داد. توماس و امری (1969) گزارش کردند که افزودن بی¬کربنات سدیم به جیره با غلظت بالا، بطور قابل توجهی بر غلظت گلوکز، استات و تری¬گلیسرید سرم خون تاثیر نمی¬گذارد، اما باعث افزایش جذب پستانی گلوکز می¬شود. غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات و اوره سرم خون در دو هفته اول پس از زایمان در گاوهای تغذیه شده با جیره حاوی بی¬کربنات سدیم بیشتر است (کیلمر و همکاران ،1980). اضافه کردن بی¬کربنات سدیم به جیره گاوهای شیرده، به طور قابل توجهی غلظت گلوکز، بتاهیدروکسی بوتیرات و CP را تحت تاثیر قرار داد (بویس کلیر و همکاران، 1987). در شرایط درون تنی بافر بی¬کربنات سدیم عملکرد بهتری نسبت به بی¬کربنات پتاسیم داشت (هرود و همکاران، 1978).کلارک و همکاران (2009) افزایش تولید در گاوهای تغذیه شده با بی¬کربنات سدیم در مقایسه با گاوهایی که نمک یا کلرید پتاسیم استفاده می¬کردند، مشاهده کردند.

görüşler
Yorum yap

Resim okunaklı değilse burayı tıklayın
Bu ürünü başkalarına tavsiye ederim.
* Hakaret içeren yorumlar yayınlanmayacaktır.
* Lütfen yorumlarınızı Latin harfleriyle (Finglish) yazmayınız.
Bu sitenin tüm hakları firmaya aittir Fecr Parsian dır-dir Web tasarımı İle Raya Pars